یک دختربچه زیبای پنج شش ساله که همسایه بود ، به من سلام کرد. چه انرژی داد این کودک. خدای چیزهای کوچک . همین یک سلام ، کلی معنا داشت.
اما تهران را
اصلن بعدن تکنیک میرسید
بعد از صبحبخیر
همچنان خالی روبرویِ هم
مغناطیس از تحسینِ نخستین
#امیر_قاضی_پور
بسیاری از عارفان و شاعران بزرگ جهان وجدی را در خود تجربه کردهاند که من آن را « شور و سرمستیِ بودن» مینامم. شور و سرمستیِ بودن را میتوان در چیزهای کوچک و ساده یافت ؛ یک صدا ، یک نگاه ، یک نوازش، یک چشمانداز ، یک برگ ، یک تکه ابر ، یک گنجشک ، رقص پروانهای بر فرازِ گل واشدهی قاصدک . بعضی از آدمها دنبال چیزهای گُنده و مهماند ، به همین دلیل ، چیزهای کوچک و ساده و باشکوه زندگی را نمیبینند . نیچه در لحظهای ناب از سکون و سکوت درون خویش به تجربهای نادر و باارزش دست یافت. او در همین لحظه بود که نوشت: «آه خوشبختی چه بهانههایی کوچک و ساده دارد! پرواز یک پرنده در هوا ، خزیدن یک مارمولک بر خاک ، باز شدن یک گل ، طلوع خورشید در سپیدهدمی دلپذیر، صدای خندهی یک کودک ، نگاهِ مهربان یک رهگذر که از کنارت عبور میکند ، گرمی دستِ یک دوست، یک سلام ، یک خداحافظ، دلم برایت تنگ میشود! آری ، ساکن بهانههای کوچک و سادهی کوچک خوشبختی باش.»
اکهارت تول ( Eckhart Tolle )
زمینی دیگر ( A New Earth)
فارسیی مسیحا برزگر