یکشنبه سیزدهم مهر ۱۴۰۴ | 18:36 | امیر قاضی پور -
الف-
با حذف کردن هر آنچه ضروری نیست، به زیبایی حقیقی میرسیم.
اغلب از کسانی میآموزیم که نیستند. ناگزیر به مراجعی پناه میبریم که غایبند. صحنه هر بار خالیتر میشود، ما از خالیِ جهان میآموزیم.
نوشته بالا از پیتر بروک (Peter Brook ) است. با دائو و دائو دِ جینگ هم پیوند دارد.
ب. شبها و روزهای پاییزی آرام و سبکی دارم.
ت. محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی مناظرهای در سایت «انتخاب» درباره نرم شدن پارادایمها در جمهوری اسلامی گفت: «دیگر دوران اینکه با قانون اجباری حجاب، مملکت را اداره کرد گذشته است.»
او افزود: «لایحه حجاب را شورای عالی امنیت ملی «کات» کرده و قابل پیگیری نیست؛ از نظر حاکمیت دیگر الزامی برای اقدام پیرامون قانون حجاب و جریمه نقدی وجود ندارد.»
محمدرضا باهنر:
۱۰ درصد جمعیت در ایران، حزباللهی است اما ۹۰ درصد مردم میخواهند زندگی کنند و آینده داشته باشند
یک خانم چادری در تلویزیون گفت مملکت مال حزباللهیها ست، هر کس حزباللهیها را قبول ندارد برود؛ اصلا تو چه کارهی مملکتی که این حرفها را میزنی
شکوریراد: احسن
فضای خالی
حجاب اجباری
سبکی پاییز
آزادی
پنجشنبه یکم خرداد ۱۴۰۴ | 13:31 | امیر قاضی پور -
عادت کنید از خود بپرسید، در این لحظه در درونِ من چه میگذرد؟
آزادی ، هنگامی آغاز میشود که درک کنید شما " فکر کننده نیستید ".
هیچ چیز هیچگاه در گذشته رخ نداده است؛ هیچ چیز در آینده رخ نخواهد داد؛ در حال رخ خواهد داد.
یادآوری از Eckhart Tolle که به خودم تذکر میدم.
و یک شعر از خودم :
چه درههایی
هوا باز میشدُ
دورشان میگردد.
از اخبارِ تو از نویدها
گرما همه چیز را تماشا میکرد.
از نو از لایِ بی کسی
جامه یِ آتشین را گُلها در هم صحبتیم.
در زمانی نگاهشان میکنیم.
در هاله یِ اغلب پرههایِ جوان
به نفسِ هم باز باشی
- - -
امیر قاضیپور
لحظه حال
آزادی
شعر
امیر قاضیپور
پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 11:57 | امیر قاضی پور -
اکثریت یهودیها در جهان اَعمالِ مذهبی انجام نمیدهند. اصلن مذهبی نیستند. فقط بواسطه پدر و مادرشان در خانواده یهودی بزرگ شدند. اقلیتی در بینِ یهودیها هستند که سخت پایبند به انجام تکالیف مذهبی هستند. سریال ۴قسمتی Unorthodox ، قومپرستی یهود را در غالبِ دخالت دادن مذهب در زندگی روزمره تصویر میکند. باور کردنی نیست که در قرن ۲۲، جماعت اندکی از یهودیها ، آواز خواندنِ زنان را به دلیل اغواگری! ممنوع کردند. زنان را برای تولید مثل و بقایِ قوم یهود در نظر دارند. تو سریال Unorthodox ، مردی یهودی تصویر میشه که کوچکترین اطلاعی از مسائل جنسی زنان ندارد و پیرو دستوراتِ تورات و خانواده سختگیر خود است. زنان یهودی که موهای واقعیشان را میپوشانند. اونم تو دنیای لیبرال. آزادی که بواسطه بیرون راندنِ مذهب از اجتماع در سریال تصویر میشود.
مشخصات مینی سریال Unorthodox
ژانر: درام
شبکه: Netflix
بازیگران: Shira Haas, Amit Rahav, Jeff Wilbusch
کارگردان: Anna Winger
خلاصه داستان: زن جوان یهودی ارتدوکسی که از جامعه مذهبی اطرافش و ازدواجی که برایش برنامه ریزی کردهاند فرار میکند تا زندگی جدیدی را آغاز کند
سریال Unorthodox
یهودیان
آزادی
زنان یهودی
دوشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۴ | 18:41 | امیر قاضی پور -
یوسا و زبانِ مستعملِ او
چپ و راست نامیدنِ انسانها و برچسب زدن و دوگانهها موهومند. اما در صحنه سیاست نمیشه نادیده گرفت. به اندازه چپهای مرتجع از مارکسیست و کمونیست ، راستهایی مثلِ یوسا را داریم که دائم در زمانِ حیاتش از ارزشهای لیبرال دفاع میکرد. با چه زبانی؟ یوسا در نظرات سیاسی خودش، به شکل کاملن مستعمل از جامعه باز و لیبرالیسم دفاع میکرد. اینکه دموکراسی بهترین حکومت ممکنه و از ارزشهای دموکراتیک باید دفاع کرد. یک دولت لیبرالِ غربی، از حکومت دیکتاتوری در کوبا و چین ، خب! بهتره. این بهتر بودن زمانی که آزادیها در همان جوامعِ آزاد مثلِ آمریکا، به خطر میافته، امثالِ یوسا جواب قانع کنندهای ندارند. قطعن آزادیهای فردی و حقِ تجمع و رواداری باید ستایش بشه. اما دیکتاتوریهایی مثل ترامپ را نیز داریم. روحِ یوسا را احضار میکنم و از او انتقاد میکنم: ما از آزاد کردنِ خود ناتوانیم و اسمش را دموکراسی گذاشتهایم.
آزادی
یوسا
دموکراسی
زبانِ مستعمل
سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ | 21:4 | امیر قاضی پور -
تو کشورهای به اصطلاح آزاد و لیبرال، سریالهایی مثلِ سریال سیلو(Silo) ساخته میشه. تو همین جوامع آزاد، طی آزادسازیِ دروغین دیکتاتورها و فاشیستهایی مثلِ دونالد ترامپ تاخت و تاز میکنند. کودتاچیهایی مثلِ ایلان ماسک و مارک زاکربرگ با پول هرکاری میکنند. هر جایی بتوانند کودتا میکنند. هر روز باید یک سریال خوب مثل همین Silo دید. تاکید خوبیه که مشکلِ بشر از اونجا ناشی میشه که انسان تو یک اتاق برای چند دقیقه هم نمیتونه در صلح و آرامش باشه. نجات دادنِ جهان پیشکش. اگر تو یک اتاق در آرامش باشیم و با خودمان به تعارض نرسیم مسالهای وجود ندارد.
سریال سیلو از بهترین آثارِ ضداستبدادی است. سریال Silo، طراحیِ فوقالعادهای دارد. از طراحی در ایدهپردازی تا طراحی صحنه این سریال را دوست دارم.

مشخصات سریال سیلو( Silo )
شبکه: Apple TV
وضعیت پخش: دو فصل
بازیگران: Graham Yost,Hugh Howey,Jessica Blaire
کارگردان: Rebecca Ferguson,Iain Glen,Will Patton
خلاصه سریال: مردان و زنان در یک سیلو غول پیکر زیرزمینی زندگی میکنند که دارای چندین مقررات است که به اعتقاد آنها برای محافظت از آنها در برابر دنیای سمی و ویران شده در سطح وجود دارد.
سریال سیلو
silo
استبداد
طراحی صحنه
دوشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۳ | 10:48 | امیر قاضی پور -
سخن از پچپچِ ترسانی در ظلمت نیست
سخن از روزست و پنجرههای باز
و هوای تازه
و اجاقی که در آن اشیاء بیهُده میسوزند
و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است
و تولد و تکامل و غرور
سخن از پیوندِ سستِ دو نام
و همآغوشی در اوراقِ کهنهی یک دفتر نیست
سخن از گیسوی خوشبخت منست
با شقایقهای سوختهی بوسهی تو
و صمیمیتِ تنهامان، در طراری
و درخشیدنِ عریانیمان
مثلِ فلسِ ماهیها در آب
- فروغ فرخزاد
دوسال از جنبشِ مهسا گذشت. هنوز تازه است هنوز هست هنوز هست و جریان دارد . آزادی اگر آزادی است . جنبشی از جنبش ها
جنبش
تکامل
آزادی
فروغ فرخزاد
دوشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۳ | 8:5 | امیر قاضی پور -
من دلم میخواهد این لفظ (باید) از زندگی دور شود؛ باید این کار را بکنی، باید اینطور لباس بپوشی، باید اینطور راه رفت، باید اینطور حرف زد، باید اینطور خندید ...
اه همه ش سلب آزادی و محدودیت؛ چرا باید، میدانم که به من جواب خواهند داد، زیرا قوانین اجتماع اجازه نمیدهد طور دیگری رفتار کنی، اگر بخواهی برخلاف دیگران رفتار کنی دیوانه و احیاناً جلف و سبکسر خطاب خواهی شد. من نمیفهمم این قوانین را چه کسی وضع کرده؟ کدام دیوانهای بشر را به این زندگی تلخ و پر از رنج محکوم کرده است.
-از کتاب اولین تپشهای عاشقانه قلبم ، فروغ فرخزاد
یک نظر از علی افشاری درباره پزشکیان:
مسعود پزشکیان از جهات مختلف، اصحاب غار کهف در زمانه حاضر را تجسد بخشیده است! مردی با مختصات متعلق به عصر سپری شده که با لجاجت و کوتهنظری متعصبانه بر حفظ این هویت نازمانمند اصرار دارد.
آزادی
فروغ فرخزاد
قوانین
محدودیت
یکشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۳ | 6:45 | امیر قاضی پور -
۱. تصور یا ایدهی خدا اصلیترین و معظمترین ایده یِ شعری در جهان است و همواره نیز چنین بوده است
پس از رها ساختن و ترک باور به خدا ، شعر همان ذات یا جوهری است که به منزله یِ عامل نجات و رستگاری زندگی جای آن را میگیرد .
- والاس استیونس. شاعر
۲. تنها خداوند سعادت واقعی انسان است، و از آنجا که انسان او را رها نموده این واقعیت غریب حاصل شده که هیچ چیز در طبیعت نمیتواند جای او را [در وجود انسان] پر کند: ستارگان، آسمان، زمین، عناصر، گیاهان، کلم، تره فرنگی، حیوانات، حشرات، گوساله، مار، تب، طاعون، جنگ، زن، گناه، زنا. از آن هنگام که آدمی سعادت واقعی خویش را از دست داد، دیگر نمیتواند آن را در چیزی بیابد، حتی در از بین بردن خویش که کاملا در تضاد با خداوند خرد و طبیعت است.
- بلز پاسکال . فیلسوف
۳. خبرساز بودن بجایِ خواندنِ خبرها. منظور در صحنه بودن است. خواندنِ خبرها و نظارهگر بودن فایدهای ندارد. چند نفر از مردان و زنانی که از سپیده رشنو حمایت میکنند، مثلِ او در صحنه حضور داشتند و مقاومت کردند. به خودمان دروغ نگوییم . البته زنان و دختران پیشرو هستند. در ابتدا کردار بود. این جانم فدای ایران و " در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما " ، صرفن شعار بوده، وقتی بیاعتنا فقط حرف میزنیم . حتا سرود " ای ایران" را نمیتوان خواند . چون مسئولیت دارد. جانهای زیبا . زندگی مقاومت است. آزادانه زندگی کردن بدونِ ذلت و قبول زورگویی .
شعر
خدا
والاس استیونس
بلز پاسکال
چهارشنبه سوم مرداد ۱۴۰۳ | 6:21 | امیر قاضی پور -

تصویر: حیاط خانه کودکیم که پُر از گل و گیاه بود . با پاهای لخت در خانه و بیرون از خانه بازی میکردم. در محله شاپور تهران کوچه وزیرنظام .
بقول شعرم : نبض میانِ شاخهها
و پاهایِ لُختش در پنج بعدازظهرِ کوهسار
خلوت میشود گاهی که زمین فروشیست
لایِ رفت / میگیرد از فرطِ یک کلاه
آرام پیش تُرا در عکسی جوان
اگر دستِ خودم / به اضافهیِ آبی
یک رفت به رویِ ساحل
بالا نمیرود
جان را میگیرد
هم تحریر راه را میبرد
یک رفت به روی ساحل
- - -
امیر قاضیپور
شلوارک پوشیدنِ مردها و پسرانِ جوان. زنان و دختران و زنزندگیآزادی...
نبض . جریان داشتن
پاهای لُخت
کودکی
نبض
امیر قاضیپور
پنجشنبه چهاردهم تیر ۱۴۰۳ | 15:21 | امیر قاضی پور -
ای مزدا هنگامی که در روز نخست با خرد خویش به کالبد ما جان بخشیدی و به ما نیروی اندیشه و قوۀ تمیز نیک از بد دادی
- از آن روزی که در تنِ خاکیِ ما جان و روان دمیدی و به ما اراده و نیروی گفتار و کردار ارزانی داشتی ، خواستی که هرکس بنا به ارادۀ خود و با آزادیِ کامل راهی را که خود صلاح داند برگزیند.
یسنای ۳۱ / بند ۱۱
از : اوستا
خواندن اوستایِ زرتشت برای شناخت ایران لازمه. و اوستا فقط برای دینداران و خداباوران نیست . با تاکید، شناخت ایران است اوستا
اراده
آزادی
اَوِستا
یسنا
جمعه یکم تیر ۱۴۰۳ | 11:26 | امیر قاضی پور -
رویداد۲۴ گزارش میدهد:
در بلوای مخالفت جبهه ملی با لایحه قصاص چه گذشت؟
جبهه ملی از ایام ابتدایی پیروزی انقلاب تحت فشار بود و گروههای تندرو در پی حذف ملیگرایان بودند. این هدف نهایتا در خردادماه سال ۱۳۶۰ محقق شد و جبهه ملی به دلیل مخالفت با لایحه قصاص مرتد اعلام شد.
رویداد۲۴: جبهه ملی و طرفداران دکتر محمد مصدق یکی از بازیگران مهم در جریان انقلاب ۱۳۵۷ و سقوط شاه بود. ملیگرایان به دو شاخه عمده مسلمانان و سکولارها تقسیم میشدند که شاخه مسلمانان آنها بیشتر با نام نهضت آزادی شناخته میشوند. این دو گروه از دوران کودتای ۲۸ مرداد مخالفت خود با حکومت شاه را اعلام کرده بودند و در سالهای پایانی حکومت پهلوی به صف انقلابیون پیوستند. با وجود تفاوتهایی که شاخه اسلامگرا و شاخه سکولار جبهه ملی داشت، اشتراکات آنها بیشتر بود و عمده مواردی که اعضای جبهه ملی بر روی آن توافق داشتند لزوم دموکراسی و آزادیهای سیاسی بود.
جبهه ملی پس از پیروزی انقلاب در ردیف حاکمان قرار گرفت، ولی دو عامل عمده باعث طرد و نهایتا حذف آنها از حکومت شد. مورد اول مخالفت با اشغال سفارت آمریکا بود و مورد دوم اعتراض به استبداد حکومت انقلابی و لایحه قصاص بود. مورد اول تمهیدی برای حذف سیاسی جبهه ملی بود و مورد دوم باعث حکم و نهایتا حذف ایدئولوژیک آنها شد.
در بهمن ۱۳۵۹ و اردیبهشت ۱۳۶۰ دو بخش از لایحه قصاص توسط شورای عالی قضایی تصویب شد و به اطلاع جراید رسید. ملیگرایان که خوانشی میانهرو از احکام اسلام داشتند و شرط بقای دین را در تطبیق اصول اخلاقی آن با ملزومات عصر مدرن میدانستند، در اعلامیههای خود قصاص را امری غیر انسانی دانسته و تصویب آن را محکوم کردند.
علاوه بر این جبهه ملی از تکحزبی شدن روزافزون کشور و جایگزین شدن استبداد دینی به جای استبداد نظامی احساس خطر میکرد و کسانی چون مهندس مهدی بازرگان که نقش موثری در انقلاب داشتند، مدام هشدار میدادند که استبداد در حال متولد شدن است. اعتراض به لایحه قصاص صرفا یکی از اعتراضات جبهه ملی بود و خواست آزادی احزاب و آزادیهای اجتماعی در اعلامیهها و میتینگهای جبهه ملی نقش پر رنگتری داشت.
جبهه ملی در اواخر خرداد سال ۱۳۶۰ اعلامیهای منتشر کرد و مردم را برای تظاهرات علیه قوانین قصاص به خیابانها دعوت کرد. اعلامیه جبهه ملی چنین بود: «هموطنان شرافتمند، مردم غیور و آزادیخواه ایران، انقلاب بزرگ ملت ما که برای نابود کردن استبداد و از بین بردن وابستگی و برچیدن بساط یک رژیم فاسد صورت گرفت، از هدفهای بنیادی خود منحرف شده است. ناامنی، گرانی، بیکاری و اختناق بیداد میکند. در نتیجه سوء سیاستها و پیش آمدن جنگ تحمیلی، میلیونها نفر از هموطنان، آواره و سرگردان شدهاند... امنیت قضائی به کلی از بین رفته و دادگستری در معرض انحلال قرار دارد. با مطرح کردن لوایحی چون لایحه قصاص، لایحه احزاب و لایحه بازسازی درصدد پایمال نمودن شخصیت انسانی ملت ما هستند... در چنین اوضاع و شرایطی از شما هموطنان و همه نیروها و سازمانها وطبقات مختلف دعوت میکنیم تا در ساعت چهار بعد از ظهر روز دوشنبه ۲۵ خرداد ماه در گردهمائی و راهپیمائی اعتراضی جبهه ملی ایران شرکت نمائید و فریاد اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانید محل این گردهمائی متعاقبا اعلام خواهد شد. جبهه ملی ایران.»
همانطور که در متن اعلامیه مشخص است اعتراض به قصاص تنها یکی از موارد اعتراضی جبهه ملی بود. اما حزب جمهوری اسلامی طوری ماجرا را انعکاس داد که گویی جبهه ملی فقط مخالف مخالف قصاص است و به نوعی میخواهد علیه احکام قرآن قیام کند.
راهپیمایی روز ۲۵ خرداد جبهه ملی با استقبال مناسبی روبرو شد اما به خشونت کشیده شد. طرفداران حزب جمهوری اسلامی با پلاکاردهایی که حاوی توهین لفظی و نسبت دادن کفر به اعضای جبهه ملی بود به میدان آمدند به به تظاهرات کنندگان حمله کردند.
آیت الله خمینی نیز بر اساس گزارشهایی که از هاشمی رفسنجانی میگرفت، اعلامیه جبهه ملی را خواند و آنها را به ارتداد محکوم کرد: «من میخواهم ببینم که این راهپیمایی که امروز اعلام شده است، اساس این راهپیمایی چه هست. من دو تا اعلامیه از جبهه ملی، که دعوت به راهپیمایی کرده است، دیدم. در یکی از این دو اعلامیه، جز انگیزهای که برای راهپیمایی قرار دادهاند، لایحه قصاص است. یعنی مردم ایران را دعوت کردند که مقابل لایحه قصاص بایستند. در اعلامیه دیگری که منتشر کرده بودند تعبیر این بود که لایحه غیر انسانی ملت مسلمان را دعوت میکنند که در مقابل لایحه قصاص راهپیمایی کنند، یعنی چه؟ یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کنند! من باید بسیار متأسف باشم، از اینکه غیب نمیدانم! نمیدانستم در چنته اینها چه هست. من بعضی از اینها را میپذیرفتم؛ به ایشان هم محبت میکردم؛ لیکن نمیدانستم که اینها بر ضد قرآن هم قیام میکنند. اینها مرتدند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است. بله، جبهه ملی هم ممکن است بگویند که ما این اعلامیه را ندادهایم. اگر آمدند در رادیو امروز بعد از ظهر آمدند در رادیو اعلام کردند به اینکه این اعلامیهای که حکم ضروری مسلمین، جمیع مسلمین، را غیر انسانی خوانده، این اطلاعیه از ما نبوده؛ اگر اینها اعلام کنند که از ما نبوده، از آنها هم ما میپذیریم.»
این سخنان آیت الله خمینی تیر آخری بود که بر بدنه جبهه ملی نشست. از آن تاریخ به بعد بسیاری از اعضای جبهه ملی دستگیر شدند و اغلب کسانی که به این حزب دیرپا علاقه و سمپاتی داشتند در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ردصلاحیت شدند. ملی گرایان از کودتای ۲۸ مرداد تا پیروزی انقلاب مبارزه کرده بودند و امید داشتند در فضایی دموکراتیک و آزادی خواهانه فعالیت سیاسی خود را از سر بگیرند، اما تاریخ پایان دیگری برای آنها رقم زده بود.
نکته : یادآوری تظاهرات جبهه ملی ایران از سایت رویداد۲۴ استخراج شده است.
جبهه ملی ایران
قصاص
تظاهرات
آزادی
سه شنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۲ | 9:26 | امیر قاضی پور -

آسیب میزند یک پرنده به ساحل
تماشاگر یا باز است یا بسته
عقب نشینیِ ترکشها در حرکتِ سنگها
آغازیهای برای بزرگداشت
پرده، ترکشهایِ قاطع را به کلام و نگاه
اسکناسی به شدت کاذب
خیالِ درجاتِ عالیه
سنگها
و ناپدید شدنِ تیرکمان
- - -
امیر قاضیپور
شعر
امیر قاضیپور
تماشاگر
آزادی
شنبه بیست و یکم بهمن ۱۴۰۲ | 11:48 | امیر قاضی پور -
تو شبانهروز، احساس میکنیم دیگران در حقِ ما ظلم کردند. علیه آزادیِ ما بودند یا با سر و صدا مزاحم ما شدند. حتا پدر و مادر و فرزند . آیا ما خودمان را جای آنها گذاشتهایم؟ همیشه نباید با سلبِ آزادیِ دیگران ، خود را صاحبِ حق و پیروزی بدانیم.
در ایران ، عدهای انقلاب کردند و انقلابیونِ امروز که مظلومانِ دیروز بودند نیز خود ظالم شدند. حتا جنایتکارتر از قبلیها. لحظه حال است نه گذشته و آینده. یک جایِ کار میلنگد . حتا تو مناسباتِ عادیِ روزانه، جایِ ظالم و مظلوم مدام عوض میشه . شمایِ امروز مظلوم چطور تبدیل به ظالم در لحظه حال میشوید؟
این تصویر را در نظر بگیرید
زمانی اقلیدس بود و بعد پاسکال اومد.
اما در تاریخ ، در روایتِ تاریخ
زمانی آلمان بود که اسرائیل را تصویر کرد
حالا اسرائیل، فلسطین را تصویر کرده
و مردم فلسطین صلیب خودشونو حمل میکنند.
ظالم
مظلوم
آزادی
حق
پنجشنبه چهاردهم دی ۱۴۰۲ | 12:1 | امیر قاضی پور -
روحِ حق روحِ آزادی
اینها ستونهایِ جامعه هستند.
■ هنریک ایبسن. شاعر و نمایشنامهنویس
از سر دارم نمایشنامه «ستونهای جامعه » ( Pillars Of Society) اثر هنریک ایبسن ( Henrik Ibsen) را میخوانم
ستونهای جامعه
ایبسن
آزادی
حق
سه شنبه دوازدهم دی ۱۴۰۲ | 17:39 | امیر قاضی پور -
انسان اول انسان است
سودابه در فیلم سیاوش در تختجمشید: انسان اول مال یک کشور، یک دین یا ملت و قومیه!
فرنگیس : انسان اول انسانه ... شما تو قالبهایی که برای خودتون ساختین این قدر بمونین تا کرم بگیرهتون...
■ اول باید بپذیریم شهروند بودن را . شهروند اولیه . انسان بودن . بعد ایرانی بودن . که به عنوان انسان بودن، در ایران حقوقی داریم . این همه ضرر و خسارت برای حقوق اولیه
انسان
شهروند
سیاوش در تختجمشید
ایران آزاد
شنبه دوم دی ۱۴۰۲ | 19:56 | امیر قاضی پور -
مرغهای آزادیخواه
تمام حصارها را کنار زدند در انیمیشن فرارِ مرغی۲ .
تاکید خوبیه که حیوانات کشتزارِ ما انسانها نیستند . گوشت نخوریم و از هرگونه استثمارِ حیوانات ، برای خوراک و پوشاک خودداری کنیم.
هر روز باید یک فیلم خوب دید
دیدنِ فیلم فرار مرغی۲
عنوان اصلی انیمیشن :
Chicken Run Dawn of The Nugget
فرار مرغی
گیاهخواری
حصار
آزادی
جمعه نوزدهم آبان ۱۴۰۲ | 21:8 | امیر قاضی پور -
شجاعترین روزنامهنگار ایران
حسین فاطمی شهید راهِ جمهوریت
حسین فاطمی؛ کسی که در برابر شعارِ " خدا شاه میهن " ، شعارِ " خدا ، ایران، آزادی " را در سرمقاله روزنامهاش مطرح کرد . و تا به امروز که شعار " زن زندگی آزادی" از بهترین شعارهاست در مقامِ عمل و رفتار .
■ امروز ۱۹ آبان ( =۱۳۳۳) سالروز شهادت حسین فاطمی ( روزنامهنگار ، نویسنده و وزیر خارجه دولت مصدق ) به دست رژیم جنایتکار پهلوی است .
■ بخشی از سرمقاله اولین شماره روزنامه باختر در سال ۱۳۲۱ :
به یاری خداوند تعالی، برای خدمت به ایران و فداکاری در راه آزادی، قلم بدست گرفته ، قدم به میدان نهادهام ، هتاکی نمیکنم ، از جاده عفاف بیرون نمیروم، بدون ترس از روی حقایق بر میگیرم و ...
بالاخره ما باید نزد پدرانمان برویم، میشود با روی سیاه رفت؟ مائیم و آیندگان با خفت و خواری میتوان در گور خفت؟ نه این امر محال است ما ایرانی هستیم، حافظ استقلال ایران و این امانت را سالم به آیندگان تحویل میدهیم ، خدا ما را یاری میکند تا لب مرگ میرویم و ایران را حفظ میکنیم و اولین ابزار برای حفظ ایران، داشتن آزادی است و هر کس آزادی مشروع ملت ایران را محدود کند و به استقلال ایران لطمه بزند خائن و پلید است
■ امیدوارم شما دوستان مثلِ برخیها نباشید که استدلال آنها این است چون رژیم کنونی جنایتهای بسیاری مرتکب شده، جنایتهای کسانی مثل رضا شاه( آغازگر قتلهای سیاسی زنجیرهای در ایران) و محمدرضا شاه ، باطل شده! و آنها روسفید هستند!
■ امثالِ علیرضا نوریزاده یِ روزنامهنگار یک کلمه درباره حسین فاطمی روزنامهنگار در کانال خود تلویزیون ایران فردا حرف میزنند؟ چرا؟ چون نمیخواهند یادآوری جنایت کُشتن ( = قتل عمد دولتی) حسین فاطمی را به یاد بیاورند . حتا نداشتنِ آزادی در زمان پهلویها را به تمسخر میگیرند .
روزنامهنگار
حسین فاطمی
جمهوریت
آزادی
جمعه نوزدهم آبان ۱۴۰۲ | 13:2 | امیر قاضی پور -
امروز نوزدهم آبان است. سالروز شهادت دکتر حسین فاطمی وزیر جوان امور خارجه دولت دکتر محمد مصدق و قربانی مظلوم کودتای ۲۸ مرداد. و چقدر دوست دارم حسین فاطمی را حتی اگر منتقدانی داشته باشد که به خاطر اینکه از مصدق تندتر گام برداشته و نپختگی کرده بر او خرده گیرند. هر چه بود او عاشق اعتلای کشورش بود و عزت و بزرگی مردمش را میخواست و چه افتخاری بالاتر از این که در تاریخی که عمدهاش را استبداد اِشغال کرده وزیر خارجه دولت قانونی و دموکرات در برابر حکومت کودتا با اعتماد به نفس بگوید :«ما سه سال حکومت کردیم و يک نفر از مخالفين خود را نکشتيم. برای اينکه ما نيامده بوديم برادر کشی کنيم.» او را وقتی اعدام کردند تب داشت با بدنی زخمی از خنجر عمله استبداد. فاطمی هم مانند مصدق مردمش را آزاد می خواست آزاد از هر گونه سلطه داخلی و خارجی، چرا که آزادی بدون رهایی از استبداد داخلی و تعدّی خارجی امکان پذیر نیست. و چه زیبا استاد باستانی پاریزی، دانشجوی آنروزهای ایام کودتا، در باره جان باختن تراژیک فاطمی سروده است:"صبا برگو به روشنفکر این ملک
ببین رفتار چرخ آدمی کش
چه بندی دل در آن آب و زمینی
که “بی مخ” پرور است و فاطمی کش
نوشته : مجتبا نجفی
حسین فاطمی
محمد مصدق
ایران آزاد
کودتای۲۸مرداد
جمعه هفتم مهر ۱۴۰۲ | 2:19 | امیر قاضی پور -
حیوانات کشتزارِ انسان نیستند
هر فیلمی یک ماکت از دردها و شادیهایِ بشری نیز هست . مثلِ همین انیمیشن فرارِ مرغی( Chicken Run) که مرغها در مزرعهای تحتِ حصار و استثمارِ انسان هستند. چه کسی به انسان اجازه دستاندازی و کُشتن جانداران دیگر را داده است(؟). سرنوشتِ حیوانات و انسان یکی است. اسارت اسارت است؛ چه حیوان چه انسان. در نظر بگیرید تروریستهای طالبان در افغانستان و جاهای دیگر ، با استناد به دین ، میگویند زنان کشتزارِ ما هستند و زنان را به بندگی و اسارت میکشانند. حیوانات هم با دلایلِ مسخره کشتزارِ انسانها شدهاند . گوشت نخوریم و حیوانات را استثمار نکنیم ، و نَکُشیم ، فقط یک شعار نیست . حقِ بهرهکشی از حیوانات را از جمله برای خوراک و پوشاک نداریم .
آن میل به طغیان و آزادیخواهی که در فیلم فرارِ مرغی( Chicken Run) در حیوانات هست و این فقط فانتزی نیست. فیلمها و آثار هنری و ادبی تاثیرگذار میتوانند باشند. چرا فقط حضورِ رنگینپوستان و همجنسگرایان و اقلیتهای جنسی در فیلمها، وجود دارد. سهمِ گیاهخواری و دفاع از حقوق حیوانات در سینما چقدر تصویر دارد؟ بدونِ اینکه کارهایِ صرفن مکانیکی انجام بدهیم . اسارت و آزادسازیِ دخترها و زنها در ایران ، قبل و بعد از جنبش مهسا . حیوانات و انسان را یکی در نظر بگیریم . چرا فکر میکنیم جانداران دیگر وسیله خوشی و اسبابِ راحتی ما باید باشند . آیا اسارتِ انسان را میپذیریم؟! ما یک کُل و خودِ هستی هستیم. جدا جدا نمیشود دید .
نکته : فیلم " فرار مرغی " از محصولات شگرف سینمای جهان است. یک انیمیشنِ پیچیده که از لحاظ ویژگیهای فنی یک سر و گردن از نمونههای مشابه مثلِ داستان اسباب بازی ۱ و ۲ بالاتر میایستد . دوباره دیدنِ فیلم "فرار جوجهای" مثلِ یک حرکتِ کاملن بداهه برای من بود . خبر خوب اینکه: بزودی قسمت دوم فرار مرغی اکران میشود.
حیوان آزادی
chicken Run
فرار مرغی
آزادی
شنبه یکم مهر ۱۴۰۲ | 2:21 | امیر قاضی پور -
معلمهای عزیز ، پدر ومادرهای مهربان
سلام,
ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم ،
اما همه چیز بدتر شد.
تصادفات رانندگیمان بیشتر شد،
ضایعات نانمان بیشتر شد،
آلودگی هوایمان بیشتر شد،
شکاف طبقاتی مان بیشتر شد،
پروندههای اختلاس در دادگستریمان بیشتر شد،
تعداد زندانیانمان بیشتر شد
و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد.
پس دیگر دست از درس دادن صرف بردارید.
آموزش کودکان ما ساده است.
ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم, ما اکنون دچار کمبود مفرط انسانهای توانمند هستیم.
پس لطفا به کودکان ما فقط مهارت های زندگی کردن را یاد بدهید.
به آنها,
گفت و گو کردن را،
تخیل را،
خلاقیت را،
مدارا را،
صبر را،
گذشت را،
دوستی با طبیعت را،
داشتن توان عذرخواهی را ،
دوست داشتن حیوانات را،
لذت بردن از برگ درخت را،
دویدن و بازی کردن را،
شاد بودن را،
از موسیقی لذت بردن را،
آواز خواندن را،
بوییدن گل را،
سکوت کردن را،
شنیدن و گوش دادن را،
اعتماد کردن را،
دوست داشتن را،
راست گفتن را و
راست بودن را بیاموزید.
باور کنید,
اگر بچههای ما ندانند که فلان سلسله پادشاهی کی آمد و کی رفت،
و ندانند که حاصل ضرب ۱۱۴ در ۱۱۴ چه می شود،
و ندانند که آیا با پای چپ وارد دستشویی شوند یا با پای راست،
هیچ چیزی از خلقت خداوند کم نمیشود؛
اما اگر آنها زندگی کردن را,
و عشق ورزیدن را
و عزت نفس را
و تاب آوری
و عدم پرخاشگری را,
تمرین نکنند، زندگی شان خالیِ خالی خواهد بود و بعد برای پر کردن جای این خالیها، خیلی به خودشان و دیگران و طبیعت خسارت خواهند زد.
لطفاً برای بچههای ما,
شعر بخوانید،
به آنها موسیقی بیاموزید،
بگذارید با هم آواز بخوانند،
اجازه بدهید همه با هم فقط یک نقاشی بکشند تا همکاری را بیاموزند،
بگذارید وقتی خوابشان می آید بخوابند,
و وقتی مغزشان نمی کشد یاد نگیرند.
لطفاً بچگی را از کودکان ما نگیرید.
اجازه بدهید خودشان ایمان بیاورند،
فرصت ایمان آزادنه و آگاهانه را از آنان نگیرید،
زبان شان را برای نقد آزاد بگذارید،
آنان را از وحشت آنچه شما مقدس میپندارید, به لکنت زبان نیندازید.
بگذارید خودشان باشند و از اکنون نفاق را و ریا را در آنها نهادینه نکنید.
اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگی اسیر یک نظام آموزشی فرسوده هستیم، دست کم هوای همدیگر را داشته باشیم،
نداشتهها و تنگناها و غمها و عقدههای خود را به کلاسها نبرید.
شما را به خدا در کلاسهایتان خدایی کنید نه ناخدایی.
شاید خدا به شما و ما رحم کند و کودکان مان خوب تربیت شوند.
✍️محسن رنانی
کلاس
کودکان
آزادی
آموزش
جمعه سی ام تیر ۱۴۰۲ | 2:5 | امیر قاضی پور -
یادوارهای از سیام تیر ۱۳۳۱
رگبار بیامان ...
به روایتِ : فریدون مشیری
هرگز سپیدهدم را ،
این گونه سرخِ سرخ ندیدم
رگبار بیامان قساوت را
هرگز
این سان درازنا نشنیدم
موج عظیم مردم ،
جوشان و دادخواه
فریاد میکشیدند:
" از جان خود گذشتیم
با خون خود نوشتیم
یا مرگ یا مصدق "
□
پژواک این خروش
تا اوج آسمان خدا پر کشیده بود
و آیا ! به جای پاسخ
رگبار بیامان قساوت
بانگ گلولههای منظم
همرنگ خون ، رها
آوار مغزهای پریشان
بر سنگفرشها
□
رگبار بیامانِ قساوت، تمام روز
پیوند لحظهها را ،
از هم گسسته بود
موج عظیم مردم
با غرّشِ : مصدق پیروز است
مصدق پیروز است
کوبان ، چون منجنیقی
دیوار پایداری دشمن را
درهم شکسته بود
□
پیروزی بزرگ به دست آمد
آن رهبر ، آن پدر
آن روز، اولین سخنش این بود :
- " ای همرهان ، مرا
پایین پای این شهدا ، خاک میکنید "
□
اما بزرگ ارتشداران فرمانده
در روز واقعه
این واپسین وصیت او را
از بیم آن که شورش و غوغا شود پدید
در منتهای سنگدلی، مصلحت ندید
ناچار
با پیکر تنیدهی زندان کشیدهاش
تندیس افتخار
همراه آرمان بزرگش :
ایران سربلند ، ایران استوار
در روستای دوری
در خاک آرمید.
بسیار سالها که گذر کرد
فرماندهانِ مغرور ،
اینک
در خاک خفتهاند
آن گونه بینشان توانی گفت
هرگز نبودهاند و کلامی نگفتهاند.
□
اما هنوز
همواره و همیشه
هر تیرماه ، همهمهای از صدای تیر،
- رگبار بیامان قساوت -
در گوش جانِ مردمِ آگاه
بیدار می شود .
تا جاودان
حماسهی آن روزِ باشکوه
پیروزی ارادۀ مردم
در نسلِ ، بعدِ نسل
در برگ برگ تاریخ
روشن،
چو آفتاب ،
پدیدار میشود!
سی تیر۱۳۳۱
فریدون مشیری
محمد مصدق
آزادی
سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ | 6:46 | امیر قاضی پور -
سیاست فرهنگی پاشنه آشیل همه دولتهای تاریخ
✍ امید معلم . مدیر مجله دنیای تصویر
طی قرون گذشته به ما ثابت شده است که هر حکومتی در تلاش برای دخالت بر فرهنگ عمومی مردم ایران بوده، نه تنها نتوانسته تاثیرگذار باشد بلکه این دخالت تبدیل به پاشنه آشیل آن شده است! حال برای همه ما این نکته بسیار عجیب است که آیا مسئولان از چنین موضوعی آگاه نیستند؟ یا اینکه مانند فردی لجباز حاضر نیستند حقیقت را پذیرش کنند؟! تصویر ما از لجبازی یک حاکمیت چگونه میتواند باشد؟ اگر به شکلی عمیق به قضیه نگاه کنید متوجه خواهید شد که تنها بازنده ماجرا خود قدرت حاکم خواهد بود! از ابتدای انقلاب تا امروز صداوسیما قصد داشت همواره واقعیت جامعه را متفاوت نشان دهد تا شاید بتواند گروههای اقلیت متحجر در کشور را آرام کند .در ادامه و با رفتن آدمهایی مثل مدیری و عطاران، تلویزیون آنقدر از فضای واقعی جامعه فاصله گرفت که حتی همان گروه اقلیت هم حاضر به تماشای آن نشدند. در نتیجه این دستگاه عریض و طویلِ مصرفکنندهی پول نفت کشور، تبدیل به بیخاصیتترین رسانهای شد که کارش دلداری دادن به مسئولان خوشخیال است. مسئولانی که در مغز خود هنوز تصور میکنند که فرهنگ فرمایشی است! برای اینکه متوجه بشویم سیاست فرهنگی دستوری چگونه جامعه را تغییر داده است، کافی است یک مثال خیلی ساده بزنیم. در دهه ۶۰ نیروی انتظامی به دنبال مبارزه با پدیدهای به اسم «مانتو» بود و تلویزیون در تلاش برای تبلیغ گسترده چادر سیاه (نه چادرهای سفیدی که مادربزرگهای ما می پوشیدند!) به وسیله نشان دادن شخصیتهای نیکوکاری بود که فقط چادر مشکی سر میکردند. در دهه ۷۰ دولت با پذیرش این نکته که با مانتو مشکلی ندارد خودش را در شکست سیاست فرهنگی دستوری به آن راه زد و به سراغ مبارزه با مانتوهای کوتاه رفت! در دهه ۸۰ دولت متوجه شد مبارزه با مانتو کوتاه فایده ندارد و گشت ارشاد مبارزه خود را با جوراب شلواری و مانتو چسبان ادامه داد! در دهه ۹۰ دولت تلاش میکرد به مردم بگوید خانومها هرچه دوست دارند بپوشید، فقط لباس جلو باز نباشد...؛ در نهایت، آقایان مسئول بفرمایید امروز در چه نقطه تاریخی ایستادهاید؟ چند روز پیش در کنسرت یک خواننده بسیار مطرح بودم که متوجه شدم چراغهای کنسرت خاموش است. علت را که جویا شدم گفتند مسئولان فرمودهاند چراغها را خاموش کنید تا تعداد بالای بیحجابها مشخص نشود. سئوال اصلی اینجاست که برای چه کسی معلوم نشود؟! همان گروه اقلیتی که هر روز صداوسیما را دنبال میکند و به خودشان امیدواری میدهند هنوز دوران فرهنگ دستوری تمام نشده است؟! پیشبینی پیچ تاریخی بعدی خیلی ساده خواهد بود... .
■ یادداشت بالا از امید معلم در شماره تیرماه ۱۴۰۲ مجله دنیای تصویر منتشر شده است . علاوه بر مجله، در سایت دنیای تصویر نیز قرار گرفته است
فرهنگ
آزادی
زن زندگی آزادی
سینما
دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ | 6:27 | امیر قاضی پور -
من که رد دادم!
ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه: "همانند گذشته توصیه میکنیم دولت و پلیس فرانسه ضمن خویشتنداری و پرهیز از خشونت، خواستههای معترضین را مورد توجه قرار دهند....انتظار میرود دولت فرانسه با رعایت اصول مبتنی بر کرامت انسانی، آزادی بیان و حق اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان، به برخوردهای قهرآمیز با مردم خود پایان دهد."
راستش منِ یکی که پس از شنیدن این توصیهها پاک رد دادم!
- احمد زیدآبادی
فرانسه
حق اعتراض
نفی خشونت
ایران
دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ | 4:13 | امیر قاضی پور -
در مساله مرگها ناشی از الکل بارها گفته شده : دولت مسئول نداریم که جانِ انسانها برایش مهم باشد . و تاکید بر آزادیِ نوشیدن . اما ندیدم کسی رسانهای بیاد بگه در همان کشورهایِ غربی و اکثر جوامع ، به مضراتِ شرابخواری و الکل هم مرتب در رسانههاشون اشاره میشه . مثلن در فرانسه، آنقدر از مضرات نوشیدنیهای الکی و شراب در رسانهها گفته و نوشته شده که مصرف شراب در بین جوانان فرانسوی کم شده؛ تا جایی که شغلهایی در ارتباط با مصرف الکل ، در خطرِ از بین رفتن هستند . چرا در رسانههای ایرانی و فارسی خارج از ایران ، از مضرات شراب و الکل نمیگویند؟ چرا تبلیغ نمیکنیم غیر از مصرفِ دارویی ، الکل برای بدن قطعن مضر است و صدمات فراوانی در طولانی مدت بجا میگذارد . در کنارِ دفاع از آزادیِ نوشیدن . تو فیلم محبوبم Maine ، پیرمردی به دختر و پسری که قصدِ راهپیمایی طولانی داشتند، شراب هدیه داد ؛ برای مصرف صرفن دارویی و کاهشِ درد .
الکل
مضرات الکل
جان انسان
آزادی
دوشنبه پنجم تیر ۱۴۰۲ | 5:22 | امیر قاضی پور -
ما از آزاد کردنِ خودمان ناتوانیم و اسم آنرا دموکراسی گذاشتهایم
آزادی
دموکراسی
استبداد
آزادسازی
پنجشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۲ | 11:47 | امیر قاضی پور -
حتا در زمانی که دموکراسی وجود دارد، باز هرگز وجود ندارد. زیرا دموکراسی همیشه چیزی است که باید بیاید
آقای خامنهای جدیدن گفته بود که با رفراندوم برای همه چیز موافق نیست. چون همه محق نیستند درباره آن مشکل یا موضوع نظر بدهند . بدون اینکه بخوام نظر ایشان را تایید یا رد کنم ، یک معضلِ بزرگ، همان دموکراسی است . آیا دموکراسی در سطحِ وسیع در جمع تودهها قابل تحقق است یا نه(؟). آیا همه اعضایِ یک جامعه میتوانند درگیر مسالهای به اسم دموکراسی باشند؟ جواب : خیر است
دموکراسی در یک جمعِ محدود یا منطقه کوچک قابل تحقق است . اما چطور در یک کشور ( حتا توسعه یافته غربی) تمام آحاد جامعه میتوانند مشارکت کنند. صرفنظر از قوانینِ سختگیرانه انتخاب شدن و قوانین انتخابات و تحزب . آیا در کشورِ نژادپرست اسرائیل که مدام طی سالها از آن به عنوانِ "دموکراسیِ نمونه و شاخص" نام برده میشود واقعن دموکراسی وجود دارد؟
یک فیلسوفی درست میگفت: حتا در زمانی که دموکراسی وجود دارد، باز هرگز وجود ندارد. زیرا دموکراسی همیشه چیزی است که باید بیاید. چون به زمان وعده تعلق دارد .
یک فیلسوف دیگری میگفت ( اسمشو یادم رفته) : ما از آزاد کردنِ خودمان ناتوانیم و اسم آنرا دموکراسی گذاشتهایم
دموکراسی
رفراندوم
تعویق
وعده
دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۴۰۲ | 11:6 | امیر قاضی پور -
پس حزبالله لبنان چی؟
اگر به ادعای عدهای، "حجاب" همه چیز اسلام است و بدون آن، اثری از اسلام و دیانت باقی نمیماند، پس نظرشان در بارۀ دینداری حزبالله لبنان و رهبران آن چیست که در حوزۀ اقتدار همهجانبۀ خود در جنوب لبنان، پوشش بانوان را از هر جهت آزاد گذاشتهاند به طوری که در گردهمآییهای رسمی آنان، زنان بسیاری با پوششی در سطح زنان جوامع غربی حضور مییابند؟
- احمد زیدآبادی
حجاب اجباری
حزبالله لبنان
زن زندگی آزادی
آزادی
یکشنبه ششم فروردین ۱۴۰۲ | 5:21 | امیر قاضی پور -
ششم فروردین ۱۳۳۵
زندانی شدن داریوش فروهر برای شادباش نوروز
از یادداشتهای داریوش فروهر:
دوشنبه ششم فروردین چهارمین روز زندان من آغاز شد امروز هوا ابری است و گاه برف میآید و گاه باران میبارد. راستی آفتاب برای زندانی به راستی ارزنده است و نوری که از لابهلای میلهها و سوراخ سلول میتابد تا چه اندازه امیدبخش و دوستداشتنی است. نزدیک ساعت ده مرا به بازپرسی بردند و روشن شد که چون حزب ملت ایران فرارسیدن نوروز را به زنان و مردان ایران شادباش گفته مرا گرفتهاند... . راستی خیلی خندهدار است. من وابسته حزب ملت ایران هستم و به این وابستگی سرفرازم ولی مگر همۀ کارهای حزب میتواند به دست یک تن بگردد که تا خبری میشود یقۀ مرا میچسبند؛ و اگر میخواهند به وسیلۀ من دیگران را بشناسند که امید بیجایی دارند. نزدیکیهای غروب باز مرا به سلول کذایی نخستین شب برگرداندند. بهانۀ زندانبانان این است که چون زندانی جدید آمده نگهبان کم داریم. برای من فرق نمیکند زیرا برای سربازی که میجنگد زشت و زیبایی سنگر یکسان است ولی بهانۀ جابهجا کردن من این ضربالمثل را به یادم آورد که کشته بس فزون است کفن نتوان کرد .
داریوش فروهر
زندان
نوروز
استبداد
سه شنبه یکم فروردین ۱۴۰۲ | 3:51 | امیر قاضی پور -
آنجا که نقشها مست آزادی است . آنجا، آنجا که میشد کشور تو باشد... کشور همیشه بهار . این جهان از آن تست ، یاور دوردست و ناپیدای من . از آن تو و آوازهای تست .
● فریدون رهنما
بهار
آزادی
فریدون رهنما
یکشنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۱ | 2:19 | امیر قاضی پور -
از خمینی تا بروجردی و فلسفی و کاشانی، هرگز مصدق را برای دفاعش از حقوق بهائیان نبخشودند. زیرا گفته بود " از نظر من ، مسلمان و بهائی فرق ندارند، همه از یک ملت و ایرانی هستند ".
حتا دو درخواست اصلی کاشانی از مصدق، اجباری کردن حجاب در ادارات و فشار بر بهائیان بود که مصدق هرگز نپذیرفت.
👌یادآوری از باربَد گلشیری
امروز ۱۴ اسفند سالروز درگذشت محمد مصدق است . ملتگرایی بدونِ اعتقاد عملی به حقوق بشر و آزادی ، ارزشی ندارد
محمد مصدق
آزادی
حقوق شهروندی
ایرانی
جمعه پنجم اسفند ۱۴۰۱ | 6:21 | امیر قاضی پور -
آسیب میزند یک پرنده به ساحل
تماشاگر یا باز است یا بسته
عقبنشینیِ ترکشها در حرکتِ سنگها
آغازیهای برای بزرگداشت
پرده ، ترکشهایِ قاطع را به کلام و نگاه
اسکناسی به شدت کاذب
خیالِ درجاتِ عالیه
سنگها
و ناپدید شدنِ تیر کمان
- - -
امیر قاضی پور
شعر
امیر قاضی پور
آزادی
تماشاگر
یکشنبه سی ام بهمن ۱۴۰۱ | 5:39 | امیر قاضی پور -
«مرامنامهی انقلاب جنگل»
متن زیر، مرامنامهٔ یاران جنگل برای تشکیل حکومت بود که ابراهیم فخرایی در صفحهٔ ۵۶ کتاب «سردار جنگل» آورده است. فقط توضیح دربارهٔ دو عبارت لازم است؛ یکی «اجتماعیون» که همان سوسیالیستهای ایرانی بودند که از انقلاب مشروطه تا انقلاب جنگل پیگیر آرمانهای آزادیخواهانه و برابریطلب برای مردم ایران بودند. و دیگری «تکدیری» که شکلی از تنبیه با حبس است که برای بزههای کوچک در امور خلافی با هدف توبیخ خلافکار تعیین میشود و مدت آن از دو تا ده روز است.
آسایش عمومی و نجات طبقات زحمتکش ممکن نیست مگر به تحصیل آزادی حقیقی و تساوی افراد انسانی بدون فرق نژاد و مذهب در طول زندگانی و حاکمیت اکثریت به واسطهٔ منتخبین ملت؛ پیشرفت این مقاصد را فرقهٔ «اجتماعیون» به موارد ذیل تعقیب مینمایند.
مادهٔ اول:
۱. حکومت عامه و قوای عالیه در دست نمایندگان ملت جمع خواهد شد.
۲. قوا در مقابل منتخبین مسئول بوده و تعیین آنها از مختصات نمایندگان متناوب ملت میباشد.
۳. کلیهٔ افراد بدون فرق نژاد و مذهب از حقوق مدنیه به طور مساوی بهرهمند خواهند بود.
۴. آزادی تامهٔ افراد انسان در استفادهٔ کامل از قوای طبیعی خود.
۵. الغای کلیهٔ شئون و امتیازات.
مادهٔ دوم؛ حقوق مدنیه:
۶. مصونیت شخص و مسکن از هر نوع تعرض و حريّت اقامت و مسافرت.
۷. آزادی فکر، عقیده، اجتماعات، مطبوعات، کار، کلام، تعطیل.
۸. هریک از افراد ملت که به سن شصتسالگی برسد از طرف حکومت حقوق تقاعد خواهد گرفت و در مقابل آن ترویج ادبیات و اصلاح اخلاق جماعت را عهدهدار خواهد بود.
۹. تساوی زن و مرد در حقوق مدنی و اجتماعی.
مادهٔ سوم؛انتخابات:
۱۰. انتخابات باید عمومی و متناسب و مساوی و مستقیم باشد.
۱۱. هریک از افراد ۱۸ ساله حق انتخاب کردن و ۲۴ ساله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارا هستند.
مادهٔ چهارم؛ اقتصاد:
۱۲. منابع ثروت از قبیل خالصجات، رودخانهها، مراتع، جنگلها، دریاها، معادن، طرق و شوارع و کارخانجات جزء علاقهٔ عمومی است.
۱۳. مالکیت اراضی با ملاحظهٔ تامین معیشت عمومی تا حدی تصدیق میشود که حاصل آن عاید تولیدکننده شود.
۱۴. ممنوع بودن انحصار و احتکار ارزاق و سرمایه.
۱۵. تبدیل مالیاتهای غیرمستقیم به مستقیم تدریجا.
مادهٔ پنجم؛ معارف، روحانیت، اوقاف:
۱۶. تعلیمات ابتدایی برای کلیهٔ اطفال مجانی و اجباری است.
۱۷. تحصیلات متوسطه و عالیه برای اطفالی که استعداد داشته باشند مجانی و حتمی است.
تبصره؛ محصلین در انتخاب هر فنی از فنون آزادند.
۱۸. انفکاک روحانیت از امور سیاسی و معاشی.
۱۹. دیانت چون از عواطف قلبیه است باید مصون از تعرض باشد.
۲۰. ضبط و ادارهٔ کل اوقاف در دست عامه و تخصیص عواید آنها به مصارف عمومی و امور خیریه و صحیه و تاسیس کتابخانههای عمومی.
مادهٔ ششم؛ قضاوت:
۲۱. قضاوت باید سریع، ساده و مجانی باشد.
۲۲. تبدیل تنبیهات به اصول تکدیری.
۲۳. حبس مقصرین به اعمال شاقه باید به مدرسه و دارالتربیهٔ اخلاقی تبدیل شود.
مادهٔ هفتم؛ دفاع:
۲۴. ورزش و مشق نظامی برای مدارس ابتدایی و متوسطه اجباری است.
۲۵. برای تحصیل فنون نظام، مدارس عالیه تاسیس خواهد شد.
۲۶. در مقابل تهاجمات ضداصولی اجتماعی و تجاوزات کشورسِتانی، دفاع از وظایف عمومی و اجباری است.
مادهٔ هشتم؛ کار:
۲۷. ممنوع بودن کار و مزدوری برای اطفالی که سنشان به ۱۴ نرسیدهاست.
۲۸. برانداختن اصول بیکاری و مفتخواری به وسیلهٔ ایجاد موسسات و تشکیلاتی که تولید کار و شغل مینمایند.
۲۹. ایجاد و تکثیر کارخانجات با رعایت حفظالصحهٔ کارگران.
۳۰. تجدید ساعات کار در شبانهروز تنها به هشت ساعت؛ استراحت عمومی و اجباری در هفته یکروز.
مادهٔ نهم؛ حفظالصحه:
۳۱. تاسیس دارالعجزه و مریضخانههای عمومی و مجانی.
۳۲. رعایت نظافت و حفظالصحه در مجامع و منازل و مطبخها و کارخانجات و غیره.
۳۳. انتشار قوانین صحی در بین عامه.
۳۴. جلوگیری از امراض مسریه و مسکرات؛ منع استعمال افیون و سایر مواد مخدره.
انقلاب جنگل
آزادی
میرزا کوچک خان
مترقی