آلودگی هوای تهران در حد مرگ. از سر دیدنِ فیلم " شاید شیطان " ( Devil Probably) ". روبر برسون ( کارگردان فیلم) آن را فیلمی دربارهیِ پول که ماورای شیطانِ بزرگ در دنیاست، چه در تولید تسلیحات غیر ضروری، و چه در آلودگی ابلهانه محیط میداند. این شیطانها در فیلمهای خبری به خوبی جفت و جور شده و تصاویرِ منقطع از زباله و آلودگی ماهرانه نشان داده میشوند.
فیلم درباره چهار روشنفکر جوان ناراضی است، دو مرد و دو زنی که کاملن از دنیای ساختهیِ بزرگترها سر خوردهاند. آنها درخیابانهای پاریس قدم میزنند و دنیایی را تماشا میکنند که به شکلی دیوانهوار مادی و غیرانسانی است و به شکلی مهارناپذبر در حالِ استثمارِ منابع طبیعی است.
عنوان فیلم پاسخی است به پرسش یکی از چهار تن که میپرسد: «چه کسی مسئولِ این استهزایِ بشر است؟»
سر دسته این ۴نفر ، چارلز باهوش ، خوشمشرب و دوجنسی در توضیح مشکل خود میگوید: «از زندگی بیزارم .از مرگ بیزارم... بیماری من این است که همه چیز را واضح میبینم».
" یان دواسون " این فیلم را «شجاعانهترین و سرسختانه ترین فیلم برسون » ( Robert Bresson) مینامد. چون تا حدودی چارلز به نظر ما و نه به نظرِ دوستدخترهایش، نفرتانگیزترین پروتوتاگونیست فیلمهای برسون است. او با بیاعتنایی به همهیِ فرمهای جامعه ، در واقع مشارکت در آن جامعه، بیاعتنایی میکند. رفتارش ، مثل مرگش در پایان فیلم ، نوعی هتاکی است به بقای ما.
شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی