الف- گرمای طاقتفرسا
کدام من و خود؟
ب- محمد مصدق نخستوزیر فقید ایران در لحظه حال است. او نمادِ ایراندوستی، منافع عمومی و یک دولتِ ملی-دموکراتیک است. این روزها خیلی از دولتِ ملی-دموکراتیک حرف زده میشه. مصدقی که آزادی و حقوقِ شهروندی در کنارِ جدایی دین از حکومت در شیوه کشورداری او دیده شده. الگوی خوبیه محمد مصدق. در ابتدا کردار بود.
ت- نگرانِ ایران بودن. هشدار احمد زیدآبادی در یادداشت اخیرش :
صنعا در تاریکی!
قایقهای توپدار اسرائیلی یک نیروگاه برق در صنعا پایتخت یمن را که در کنترل حوثیهاست، هدف قرار داده و منفجر کردهاند.
یمن کشوری فقیر با زیرساختهای ضعیف است. مردم آن در نهایت عسرت و فشار زندگی میکنند.
پیش از این یک اتاق فکر امنیتی در اسرائیل، حمله به تأسیسات زیربنایی ایران بخصوص منابع گاز و برق و بنزین را در صورت آغاز دوبارۀ جنگ توصیه کرده بود.
نتانیاهو نیز با مسئول دانستن جمهوری اسلامی در برابر حملات موشکی و پهپادی حوثیها به اسرائیل، حمله به آنان را هشدار به ایران اعلام کرده بود.
در روزگار کنونی به مدد تأثیر نامیمون پیشرفت تکنولوژی در ساخت تسلیحات، بدبختانه سلاحهای جنگی از قدرت تخریب بیرحمانه و وسیعی برخوردار شدهاند. از این جهت، جنگِ کمشدت بین کشورها معنی خود را از دست داده و جنگها به پدیدهای فوقالعاده مخوف و ویرانگر و پرتلفات تبدیل شدهاند. اگر بشر به بلوغ و عقلانیت لازم برای رفع اختلاف از راههای مسالمتآمیز نرسد، جنگها نسل آن را منقرض خواهند کرد!
ث- به فکرِ منافعِ عمومیِ مردم ایران بودن. کتاب دائو دِ جینگ را مسئولان کشور ورق بزنند. کجا آیینِ کشورداری رعایت شد؟ کدام خرد؟
شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی