بیشتر از معلمها، از کتابها، فیلمها، تصاویر و آثارِ ادبی و هنری آموختم. معلمهای ایدئولوژیک به منِ دهه شصتی چیزِ چندانی یاد ندادند. معلمهای اغلب بیسواد و عقدهای که کارهای ناشایست مثلِ تنبیه بدنی نیز داشتند. چندباری سرِ تنبیه بدنی جلویشان ایستادم و تهدیدشان کردم که تا اخراج و بیکاری آنها از مدرسه پیش میروم. و آنها را وادار به عقب نشینی کردم.
آموزگاران خوب من امروز لائو تزو ( Lao Tsu) در کتاب جاودانه دائو دِ جینگ ( Tao Te Ching) است. آموزگار من اکهارت تول ( Eckhart Tolle) در کتابهای سکون سخن میگوید ( Stillness Speaks) ، زمینی نو ( A New Earth) و نیروی حال ( The Power Of Now) است. اول بار که از اکهارت تول خوشم آمد، آنجا بود که در کتاب سکون سخن میگوید آورده بود که یک آموزگارِ معنوی چیزِ جدیدی برای شما ندارد. اکهارت تول چیزهای از یاد رفته را یادآوری کرد. من را به کودکی به صفر رساند. و اهمیت لحظه حال که تنها زمانِ واقعیست را او یادآور شد. اکهارت تُله یک پیروِ واقعی دائوست.
از دائو:
انسان خوب کسی نیست جز آموزگاری برای انسان بد
انسان بد کسی نیست جز چالشی برای انسان خوب
اگر این را درک نکنید، یقینا راه را گم میکنید؛
اگرچه بسیار باهوش باشید.
این راز بزرگ است.

شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی