شَمِ قوی
و مُردن در هنگامِ صرفِ شام
بعد از یک توافق اسمش را گذاشتند
" برآمده " .
کارهایِ پیچیده
مُردنِ کسی از رویِ اسم
رُژِ لبِ سادهای در لولههای پُر جمعیت
اسمش را گذاشتند
به راحتی نمیمیریم
یک رختخواب از این فاصله
هر کدام در یک ستونِ دائمی
" داشتند " .
بر سپیدیِ انگشتِ من
دگمههایت : بعضی وقتها
" میشنویم " .
حدودِ صغور در رودههایِ ما
بدونِ دخالت فکر کنم
انگشتِ کوچکِ چشم
تمامِ ابرها در یک فضایِ محدود
- - -
امیر قاضیپور
امشب نشستم فیلم Seeking A Friend For The End Of The World را در ارتباط با پایانِ جهان دیدم. بازیِ استیو کارل ( Steve Carell) و کایرا نایتلی ( Keira Knightley ) را در این فیلم دوست دارم. جالبه! برای بار اول که این فیلم را سالها قبل دیدم اصلن دوستش نداشتم. برای من کسالتآور و یک فیلم بیارزش بود. حالا نه! با اشتیاق از سر دیدمش.
شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی