جمعه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۴ | 12:20 | امیر قاضی پور -
کار فوق العاده ای که فیلم " ابرهای سیلس ماریا " انجام می ده یکسان دانستن زندگی و تئاتره. کاری که قبلن در دو اثر فریدون رهنما " سیاوش در تخت جمشید و پسر ایران از مادرش بی خبر است " بخوبی انجام شد.{ ما کی بازی می کنیم ؟ و بازی می خوریم ؟ } تظاهرات و مناسبت ( ها ) ی آدم ها در زندگی و تئاتر و یکسان دانستن آن. فیلم در لحظاتی که بازی گر و دستیارش مشغول تمرین نمایش هستن فوق العادس. چالش بازی در بازی و تحلیل آن. کدام بازی ؟ اصلن متوجه نمی شیم. بازی حقیقی یا غیرواقعی ؟ ( در زندگی و تئاتر ) . در جایی در تحلیل نقش ، " کریستین استوارت "( در نقش دستیار بازی گر ) می گوید: شاید تفسیر زندگی از خود زندگی واقعی تر باشه " . و این هول ناک نیست ؟
شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی