شنبه سوم مهر ۱۳۸۹ | 0:0 | امیر قاضی پور -
با سه انگشت - تیرهایی که خلاص
همچون چشمان مغرورشان
چشم، در می نوردد
" تاریکی گذرگاه ها " ادعاهای بنفش های سرخ رنگ
از تا جگر ، شکنجه های بخفا مژگان بخفا مژگان
گوش های چشم ، من از دیگری تو از دیگر
تنها باری که دست های خودت را شمردی
: چنگ خودت بستگی بردمت "
بیل مکانیکی : من افرازش ایستاده ام
چنگ از جهان ، شاخه های مکانیکی
پرتو وجودش ، محکوم کننده حرکت سنگ ها
" عقب نشینی ترکش ها "
- با کدام انتشار شاخه های عاج
ساخته " آ "
اعماق " آ "
فشرده خون خاکستری ی آگاه از سنگ
بازگرد ! نخواهی یافت بازگشتی " سیلان "
پرده های حریر ، غار هم پرده های حریر
همه ی سرهایی که رو به بالا
همه ی توپ هایی که رو به
امیر قاضی پور
شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی