« غریبه و مه» شاهکارِ بهرام بیضائی؛
فیلمی که بی زمان و بی مکان است
زنوارگیِ فوق العاده فیلم غریبه و مه ، ساختهیِ بهرام بیضائی. فیلمی که بی زمان و بی مکان است . فضاسازی ، کنشِ بازیگران و حرکت دوربین از یک ساختار پیراسته میآید.
ملاقات دوباره با فیلم غریبه و مه ؛ فیلمی که یکی از شاهکارهای سینمای ایران است. این فقط فریدونرهنما نبود که احضارِ گذشته و احضارِ تاریخ را در فیلمهایش داشت. بهرام بیضائی با دغدغه نمایش و ریشه افسانهای نمایشهای ایرانی، این کار را به نحو احسن انجام داده است. غریبه و مه ، فیلمی چند لایه است ؛ یک فیلم ماورایی-فلسفی با یک گرایشِ تاویل گرایانه را شاهدیم. پرسشهایِ بنیادین از هستی و مرگ در یک فضایِ اضطرابآور ، پُر از تاویلهای اجتماعیست .
زنوارگی فوقالعاده فیلم ، با استعارههایی که دارد. زن نماد باروریست ، مرد را میآفریند ، عشق میورزد و زمانی که نیازی به مرد ندارد، او را به تقدیر میسپرد . چه کسی، چه کسی را بر پا میکند؟ زن ، در ابتدا به قوانینِ رایج عمل میکند، تا لحظهای که سرکشی میکند و زن است که مرد را به تلاطم وا میدارد. میانِ مرگ و زندگی ، سوگواری و نو شدن زمین. او مرد را بدنیا میآورد ، عشق میورزد، سوگواری میکند و به عزایش مینشیند. استقلال و نیرویِ انتخاب در غریبه و مه از ناحیه زن وجود دارد.
غریبه و مه ( The Stranger And The Fog) ، مثل خواب در بیداریست . در فیلمی مدرن و جسور که فضایی معمایی ، تمثیلی و رازآمیز دارد. فوقالعاده است که بهرام بیضایی فیلم عالیِ چریکه تارا را دوباره در غریبه و مه، بازسازی میکند . فیلم خودش را کامل میکند. به بهانه دیدنِ نسخه مرمت شده غریبه و مه با کیفیت صدا و تصویرِ عالی.