این ولح بیش از حد چاپ شعر در اندک نشریات ادبی از کجا می آید (؟) . فکر کنم جزوه افتخارات برخی از دوستان شاعر این است که توانسته اند شعر خود را به تمام نشریات ادبی تحمیل کنند. زنده یاد محمد حقوقی – که اولین نقدهای شعر را از او خواندم – در جایی می گفت که نشریات ادبی ما مثل کشکول شده اند. همه نوع شعری را چاپ می کنند. بهروز افخمی می گفت برای تهیه کنندگی و کارگردانی نیاز به مقداری پدرسوختگی ست. حالا برای مطرح شدن در شعر به مقدار زیادی تحمیل کردن خود لازم است. یادم می آید شاعری آبادانی – که هنوز هم در شعر و کارهایش خام دستانه عمل می کند – در سال 1382 برای معرفی خود کارت چاپ کرده بود و از آبادان به تهران فرستاده بود. شعرهای آن موقع آن شاعر در حد شعرهای اولیه فروغ فرخزاد بود. امروز به لطف آن کارت ها و ارتباطات به محقق و پژوهش گر! و ناشر بدل شده است. کاش می توانستیم مقداری خاموش شویم و همزمان در همه جا ! رخ ننماییم !
شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی