اخیرن عالیجناب سرخپوش آقای " اکبر هاشمی رفسنجانی " فرموده ان " بدلیل جمود فکری استعدادهای زیادی را از دست دادیم " . اقای هاشمی از سال 88 به بعد با زیرکی تمام مواضعش را علیه انحصار حکومتی اعلام کرده و می کند اما جای سوال است که چرا ایشان از هشت سال دوران ریاست جمهوری خود و مسئولیت تام خود در سه دهه اخیر مثال نمی آورن. حداقل " میرحسین موسوی " از سال 88 به بعد اعلام کرد باید در مورد وقایعی که از ابتدای انقلاب تا به الان اتفاق افتاده تحقیق صورت بگیرد. ما به دولت آقای روحانی رای دادیم . دولتی که همان " نخاله های دولت هاشمی را بنام تکنوکرات های کارگزاران سازندگی " در خود جای داده است. ( = سفینه – کشتی نوح ) هاشمی نقش خودش را در فضای تمامیت خاهی به کل انکار می کند. او فکر می کند با مواضع خوبی که در سال 88 و در آن نمازجمعه تاریخی داشته دیگر کسی او را مورد شماتت قرار نمی دهد. در این جا یک " اکبر گنجی " لازم است . گنجی که امپراطوری هاشمی را در دوران اصلاحات به زیر کشید. هاشمی باید و باید مجبور شود بخاطر نقشش در وقایع سه دهه مورد سوال و باز خاست قرار گیرد.
شاعری هستم بدونِ کتاب شعرِ کاغذی